جدول جو
جدول جو

معنی ریش کاو - جستجوی لغت در جدول جو

ریش کاو
نا فهم، کودن، طمع کار
تصویری از ریش کاو
تصویر ریش کاو
فرهنگ لغت هوشیار
ریش کاو
طمع کار
احمق، کودن، کم خرد، ابله، گول، گردنگل، انوک، شیشه گردن، سبک رای، تپنکوز، دنگل، خام ریش، کم عقل، فغاک، دنگ، خل، کاغه، لاده، چل، غمر، تاریک مغز، کانا، دبنگ، نابخرد، کهسله، بی عقل، غتفره، کردنگ، خرطبع، بدخردبرای مثال هرکسی شد برخیالی ریش کاو / گشته بر سودای گنجی کنجکاو (مولوی - ۶۸۶)
تصویری از ریش کاو
تصویر ریش کاو
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از روش کار
تصویر روش کار
نحوه کار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ریا کار
تصویر ریا کار
مکار، نفاق کننده، منافق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ریش دار
تصویر ریش دار
مردی که ریش دارد و ریش خود را نمی تراشد، دارای ریش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گوش کاو
تصویر گوش کاو
آلت کاویدن گوش، گوش پاک کن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ریش دار
تصویر ریش دار
Beady
دیکشنری فارسی به انگلیسی